دوره 15، شماره 56 - ( 1-1400 )                   جلد 15 شماره 56 صفحات 443-431 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
2- مرکز تحقیقات جراحی مغز و اعصاب عملکردی، مرکز جراحی مغز و اعصاب بیمارستان شهدای تجریش، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده:  
زمینه و هدف: از زمان پیدایش دانش عصب-حقوق، نـظام­ های حقوقی به طور روزافـزونـی از تکنیک­ های عصب­شناسی بهره می ­برند. هم ­اکنون شواهد عصب ­شناختی به عنوان امارات اثبات دعوی به دادگاه ­ها راه پیدا کرده­ و بیش از پیش مورد توجه قضات قرار گرفته ­اند. از آنجا که تعیین اعتبار قانونی شواهد عصب ­شناختی در دادرسی­ های کیفری کنونی امری حیاتی است، لازم است بدانیم که لوازم اعتباربخشی این­گونه شواهد نزد دادرسان چه می­ باشند. لذا مسئله محوری مقاله حاضر اینست که چگونه می­ توان شواهد عصب شناختی را به درستی و به نحو معتبری در دادرسی دادگاه­ها به کار گرفت؟
مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع نظری به ‌روش توصیفی-تحلیلی می‏ باشد و روش جمع‌آوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ‏ای با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات است.
یافته‌ها: اعتبار حقوقی شواهد عصب­ شناختی مستلزم اثبات اعتبار علمی، ساختاری و کارکردی آن­ها نزد مراجع قضایی است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت­داری رعایت شده است.
نتیجه‌گیری: به طور کلی در این مقاله دریافتیم که استعانت به آزمایشات اکولوژیک واقع­گرایانه مبتنی بر استانداردها و پروتکل ­های جهانی­ با درنظر گرفتن عوامل دخیل فیزیولوژیک و روانی در ارزیابی اعتبار علمی این شواهد امری ناگزیر است؛ همچنین همکاری گروه متخصصین پزشکی-حقوقی در قالب هیئت­ های تخصصی مشورتی قضائی یا در بدنه پزشکی قانونی و رعایت اصول دادرسی عصب­ شناختی می­ تواند کمک شایانی در اعتبارسنجی ساختاری و کارکردی داده­ های منتج از این شواهد نماید.
نوع مطالعه: پژوهشي |
دریافت: 1398/7/19 | پذیرش: 1399/10/23

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.