پیشرفتهای اخیر دانش بیوتکنولوژی در زمینه دانش سلولی و ژنتیک، منجر به ایجاد چالشهای غیرقابل پیشبینی در خصوص حق سلطه افراد و کنترل آنها بر اجزا و بافتهای بدن خود شده است. توانایی مطالعه ژنتیکی اجزا و بافتهای انسانی اهمیت علمی آنها را دگرگون ساخته و از طرف دیگر بهرهبرداری تجاری از بافتها و نمونههای انسانی به یکی از مسائل مبرم روز بدل گشته است. در عین حال وضعیت حقوقی بافتها و نمونههای انسانی هنوز مبهم است و در نتیجه حقوق و اختیارات اشخاص بر این اجزا در هالهای از ابهام قرار دارد. مطالعه تطبیقی حقوق کشورهای مختلف نشاندهنده آن است که تغییر نگرش در این خصوص امری انکارناپذیر است. مالکیت میتواند یک ابزار حقوقی قوی و قابل توجه در کنترل و حمایت از منافع و حقوق اشخاص در خصوص بافتها و نمونههای انسانی تلقی شود. البته حق مالکیت مانند دیگر حقوق قانونی مطلق نیست و قانونگذار باید بر مبنای حفظ نظم عمومی آن را در خصوص اجزای بدن تحدید کند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |