هدف این نوشتار تحلیل حق فرزندآوری زوجهای معلولی است که به واسطه دارا بودن ژنهای معیوب، احتمال ابتلا به نارساییهای مشابه برای فرزندانشان بالاست. به عبارتی، با توجه به این که به لحاظ ژنتیکی به ویژه زمانی که پدر و مادر همزمان از نارسایی ژنتیکی خاصی رنج میبرند احتمال ابتلای فرزندان آنها به نارسایی مشابه بیشتر است این پرسش مطرح میشود که آیا میتوان آنها را از فرزندآوری طبیعی بازداشت؟ چنان که پیداست این پرسش منصرف از تمهیدات پزشکی از جمله انجام آزمایشهای تشخیصی است که میتوان و البته بایست برای کاهش احتمال مورد نظر در این نوشتار به کار بست. این نوشتار در مقام بررسی حقوقی و اخلاقی گزارههایی است که گاه از سوی سیاستمداران و متخصصان درباره ضرورت منع زوجهای معلول ژنتیکی از فرزندآوری شنیده میشود؛ گزارهای که به گونهای دیگر حتی برای متخصصان درمان ناباروری نیز مطرح است. به این منظور نخست اسناد حقوق بشری و سپس مقررات داخلی در خصوص حق فرزندآوری معلولان ژنتیکی بررسی شده و در ادامه استیفای این حق در فرض یادشده در بالا تحلیل حقوقی و اخلاقی میشود. تاکید اصلی این نوشتار بر ضرورت تحلیلی چندوجهی و پرهیز از نادیده انگاشتن وجوهی است که حتی در مواردی به ظاهر ترتب ارزشی کمتری دارند و یا تحت تاثیر گفتمانهای غالب و پرطرفدار میلی برای دفاع برنمیانگیزند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |