جلد 6 - ویژه نامه حقوق مالکیت فکری                   جلد 6 - ویژه نامه حقوق مالکیت فکری صفحات 208-187 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- مشاور شورای سیاستگذاری و هماهنگی دستگاههای اجرایی در امور مالکیت فکری، تهران، ایران
2- تهران، ایران
چکیده:  
دکترین سوء استفاده از حق در حقوق مالکیت ادبی و هنری بر قاعده عدل و انصاف و دکترین دست‌های آلوده بنا شده است. دست‌های آلوده، دارنده حق را از دریافت خسارت غیر منصفانه به دلیل عملکرد نادرست و مبتنی بر سوء نیت منع می‌کند. به عنوان مثال می‌توان دارنده حقی را که در حوزه مالکیت ادبی و هنری به اقدامات شبه ضدرقابتی دست می‌زند را به وسیله اعمال این دکترین، از تعدّی از اختیاراتش که فراتر از قلمرو حق قانونی اعطا شده به اوست منع کنیم. سوء استفاده از حق در حوزه مالکیت ادبی و هنری برخلاف حوزه حق اختراع از عمر چندان طولانی برخوردار نیست و از اوایل قرن بیستم در دادگاه‌ها مطرح شده است.
نکته قابل توجه این است که سوء استفاده از حق، از استثنائات حق انحصاری اعطایی به دارنده حق در حوزه حقوق مالکیت ادبی هنری بوده و به عنوان دفاع مؤثر، در دعاوی دارنده حق علیه ناقض محسوب می‌شود. اهمیت توجه به این نظریه از آنجا ناشی می‌شود که با اعمال محدودیت‌هایی برای دارنده حق با استناد به بند 2 ماده 8 موافقت‌نامه تریپس به رشد هرچه بیشتر دانش و انتقال بین‌المللی آثار ادبی و هنری کمک شایانی خواهیم کرد.
همچنین در حوزه حقوق اسلامی که منشأ و منبع اصلی حقوق در ایران است نیز مدت‌ها پیش از حقوق غرب، قاعده جامع و فراگیر «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» مطرح شده و به جرأت می‌توان سوء استفاده از حق را به ‌عنوان یکی از کارکرد اصلی این قاعده در نظر گرفت.
در این مقاله سعی بر آن است که ضمن شناسایی مبنا و کارکرد دکترین سوء استفاده از حق در مالکیت ادبی و هنری، جایگاه آن در نظام حقوق مالکیت ادبی و هنری ایران تحلیل شود.
نوع مطالعه: مروری |
دریافت: 1391/6/8 | پذیرش: 1391/7/18

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.