آثار هنر معاصر بخشی از هنر است که به علت ویژگیهای ذاتی خود نمیتواند شرایط و ضوابط تعریف شده در هنر سنتی را دارا باشد. در این بخش از هنر اصالت، تفکیک ایده از بیان و تثبیت به شکلی که در حقوق کپیرایت به رسمیت شناخته شده، وجود ندارد. همین امر موجب گردیده مقررات ملی و بینالمللی در وضعیت کنونی خود نتوانند از این آثار حمایت نمایند.
از آنجایی که این ادعا مطرح است که مفهوم اصالت در معنی سنتی آن در خصوص آثار هنر معاصر تحقق نمییابد این آثار در بخش وسیعی از مصادیق خود حقوق آثار پیش از خود را نقض میکنند و همین امر موجب طرح دعاوی متعددی علیه صاحبان این آثار گردیده است.
رویه قضایی آمریکا در مواردی با استناد به دکترین استفاده منصفانه با ارجاع به بخش 107 قانون کپیرایت 1976 این کشور از آثار هنر معاصر حمایت نموده است.
این مقاله کوشش دارد ضمن تبیین تفاوت حقوقی میان خصوصیات آثار هنر معاصر با شرایط تعیینشده در مقررات بینالمللی برای حمایت از اثر، به این سؤال پاسخ دهد که رویه قضایی آمریکا چگونه و تحت چه شرایطی با بهرهگیری از دکترین استفاده منصفانه از آثار هنر معاصر حمایت نموده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |