زمینه و هدف: حق بر آموزش یکی از حقوق اساسی بشر است و دولتها موظفاند آن را به طور رایگان لااقل در حد تعلیمات ابتدایی برای مردم جامعه خودشان فراهم کنند (بند ۱ ماده ۲۶ اعلامیه حقوق بشر) که البته مورد اتفاق همه دولتها واقع شده و در قوانین اساسی اغلب کشورها به آن اشاره شده است، از جمله قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که در اصل ۳۰ نیز بدان اشاره کرده است. در همین راستا در پژوهش حاضر درصددیم تا الگوی مطلوب حقوق بشر را در ایران از منظر آموزش آن، در میان اعضای هیأتعلمی دانشگاههای آذربایجان شرقی و غربی بررسی کنیم.
مواد و روشها: روش پژوهش، تلفیقی از روشهای کمی و کیفی است. نوع دادهها کمی است که از میان ۵۴ نفر، ۳۸ نفر از اساتید دانشگاههای آذربایجانهای شرقی و غربی به شیوه گلوله برفی انتخاب شدهاند و سؤالات با آنان مطرح شده است. گردآوری دادهها به گونهای انجام شد که میزان روایایی و پایایی سؤالات تحقیق با استفاده مصاحبه نیمهساختاریافته مورد سنجش قرار گرفت.
یافتهها: فعالیتهای آموزشی در زمینه حقوق بشر نیازمند هزینههای مادی و برنامهریزی در عرصههای مختلف آموزش رسمی است که بتواند تفکر حقمدارانه را در میان افراد جامعه پرورش دهد. همچنین اساسیترین گام در اجرای تعهدات حقوق بشری، آموزش آن به دانشآموزان در مدارس است تا فرهنگ صلح و حقوق بشر در اندیشه نسل فردای جامعه، از همان اوایل زندگی مدنی، با اطمینان درونی شود.
نتیجهگیری: بررسی نظام حقوقی ایران نشاندهنده آن است که در منشور حقوق شهروندی، آموزش حقوق بشر یا شهروندی در مدارس دیده نمیشود که یک خطای بزرگ است. برای مرتفعکردن این ضعف، گنجاندن واحدهای حقوق بشری در مدارس ضروری است. فقدان اراده جدی دولت در ترویج حقوق بشر، این پیام را به جامعه مدنی ایران میدهد که ابتکار عمل را به دست گرفته و به آموزش حقوق بشر در نزد اقشار آسیبپذیرتر از جمله زنان، کودکان، اقلیتها و معلولان در سراسر کشور و به ویژه در مناطق کمتر توسعهیافته گام بردارند.