گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
چکیده:
زمینه و هدف: نظام اخلاق اجتماعی در هر جامعهای بیانگر شیوه خاص زیست اخلاقی افراد آن جامعه است که میتواند تحت تأثیر دیدگاه متفکران، نظریهپردازان و شاعران آن جامعه نیز قرار گیرد. بر همین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نظام اخلاق اجتماعی از دیدگاه مولانا و شهریار است که به عنوان دو تن از شاعران نامی گذشته و معاصر ایران به شمار میروند.
مواد و روشها: با توجه به رویکرد پژوهش حاضر، بهرهگیری از منابع اصلی و متون شاعران از جمله مثنوی معنوی مولانا و دیوان اشعار شهریار به عنوان شاکله بحث حاضر در دستور کار قرار گرفته است. بر این اساس رویکرد پژوهش حاضر، توصیفی ـ تحلیلی است که با روش کیفی انجام میشود و دیدگاههای اخلاق اجتماعی در اندیشه مولانا و شهریار را مورد توجه قرار میدهد.
یافتهها: اخلاق اجتماعی از منظر مولانا نه با طرد و همسانی، بلکه با مورد توجه قراردادن همه اقشار اجتماعی حاصل میشود. بنابراین مولانا، مدافع تکثرگرایی در عین وحدتگرایی است که با پذیرش عقاید مختلف، وحدانیت الهی را مد نظر دارد. اخلاق اجتماعی در اندیشه شهریار، بر مبنای تطهیر و پالایش عناصر ناسازگار مدرنیته و صنعتیشدن و همچنین توجه به چالشهای اخلاقی بشر معاصر است که با بازگشت به سنتهای دیرین حاصل میشود.
نتیجهگیری: اندیشه اجتماعی مولانا بر مبنای پذیرش تکثرگرایانه عقاید، دیدگاهها، مذاهب و گرایشهای مختلف به دست میآید که به نوبه خود پشتوانهای برای زندگی مسالمتآمیز انسان محسوب میشود. از این رو با رویکرد مکتب اجتماعگرایان سازگاری بالایی دارد. اندیشه اجتماعی شهریار بر مبنای بازگشت به سنتهای دیرینه ملی و اسلامی و الگوقراردادن ائمه معصوم (ع) قابل دستیابی است که بیشتر با مکتب ایدئولوژیک اسلامی و همچنین متفکران انتقادی در نفی و نقد عناصر مدرنیته سازگار است، ضمن اینکه دامنه شمولیت نظام اخلاق اجتماعی مولانا بسی گستردهتر از نظام اخلاق اجتماعی مولانا است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1398/3/2 | پذیرش: 1398/6/13