1- مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
2- مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران،
3- مرکز تحقیقات جراحی مغز و اعصاب عملکردی، مرکز جراحی مغز و اعصاب بیمارستان شهدای تجریش، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران،
چکیده:
زمینه و هدف: از زمان پیدایش دانش عصب-حقوق، نـظام های حقوقی به طور روزافـزونـی از تکنیک های عصبشناسی بهره می برند. هم اکنون شواهد عصب شناختی به عنوان امارات اثبات دعوی به دادگاه ها راه پیدا کرده و بیش از پیش مورد توجه قضات قرار گرفته اند. از آنجا که تعیین اعتبار قانونی شواهد عصب شناختی در دادرسی های کیفری کنونی امری حیاتی است، لازم است بدانیم که لوازم اعتباربخشی اینگونه شواهد نزد دادرسان چه می باشند. لذا مسئله محوری مقاله حاضر اینست که چگونه می توان شواهد عصب شناختی را به درستی و به نحو معتبری در دادرسی دادگاهها به کار گرفت؟
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع نظری به روش توصیفی-تحلیلی می باشد و روش جمعآوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات است.
یافتهها: اعتبار حقوقی شواهد عصب شناختی مستلزم اثبات اعتبار علمی، ساختاری و کارکردی آنها نزد مراجع قضایی است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
نتیجهگیری: به طور کلی در این مقاله دریافتیم که استعانت به آزمایشات اکولوژیک واقعگرایانه مبتنی بر استانداردها و پروتکل های جهانی با درنظر گرفتن عوامل دخیل فیزیولوژیک و روانی در ارزیابی اعتبار علمی این شواهد امری ناگزیر است؛ همچنین همکاری گروه متخصصین پزشکی-حقوقی در قالب هیئت های تخصصی مشورتی قضائی یا در بدنه پزشکی قانونی و رعایت اصول دادرسی عصب شناختی می تواند کمک شایانی در اعتبارسنجی ساختاری و کارکردی داده های منتج از این شواهد نماید.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1398/7/19 | پذیرش: 1399/10/23