1- دانشگاه تهران، تهران، ایران،
2- پردیس البرز دانشگاه تهران، تهران، ایران. (نویسنده مسؤول)
چکیده:
از افلاطون تا فارابی و حتی تا به امروز بشر در جستجوی بهشت زمینی بوده است. هر دو فیلسوف در پی اتوپیا بودهاند. به نظر میرسد عدم اتفاق نظر اندیشمندان و برزخ به ظاهر ناپیمودنی آرمان ذهنی و واقعیت عبوس عینی، باعث شده بشر نتواند به سادگی به اتوپیای آرمانی دست یابد. روشنکردن اختلاف نظر اندیشمندان و آسیبشناسی آن، شاید بتواند روزی در رسیدن به اتوپیا، بشر را یاری دهد. این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیل اسنادی و نگرشی تطبیقی، نوشته شده است. هدف این تحقیق بررسی تفاوت اندیشههای افلاطون و فارابی در زمینه حقوق پزشکی است. برای رسیدن به این راه، به ناچار باید از معبر حقوق عمومی گذشت، چون هیچ کدام ازاین دو اندیشمند در مورد حقوق پزشکی رساله خاصی تدوین نکردهاند. هر کدام از این دو فیلسوف برای رسیدن به جامعه آرمانی راهی را برگزیدند. افلاطون با توسل به ایده آلیسم ناب یا شاید حتی بتوان گفت افراطی سعی در رسیدن به آرمانشهر داشت، در حالی که راههای رسیدن فارابی به جامعه مطلوب با وجود نگرش ایده آلیستی، تلطیفتر شده بود. با توجه به اینکه فارابی تغییر و هماهنگی با نغییر، را سرلوحه دانش خود قرار داده بود، به نظر میرسد این نگرش بسیار قابل اتکاتر از شیوه نگرش افلاطون بوده باشد و بتواند بشر را به سمت جامعه آرمانی هدایت کند. ثبات و تغییر دو واژه کلیدی در مسیر اندیشه افلاطون و فارابی است، تمامی اندیشههای افلاطون بر محور ثبات و تمامی اندیشههای فارابی بر محور تغییر استوار است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1398/10/27 | پذیرش: 1399/1/20