گروه حقوق خصوصی، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایران
چکیده:
زمینه و هدف: پزشکی از حرفههای با قدمت در تاریخ بشر است و به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با مرگ و زندگی افراد بشر دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است تا جایی که امر پزشکی مورد توجه تمدنهای باستان نیز بوده و به دلیل حساسیت آن اقدام به وضع قوانین و مقرراتی در این زمینه کردهاند. از آنجا که پزشک با جسم و جان افراد سر و کار دارد، علیرغم داشتن تبحر، معالجات وی ممکن است نتایج مطلوب نداشته باشد و حتی زیانهایی را نیز موجب شود، لذا هدف این پژوهش بازاندیشی مفهوم خسارت در موارد قصور پزشکی در پرتو رویه قضایی محاکم انگلستان است.
مواد و روشها: روش انجام پژوهش تحلیلی ـ توصیفی است و با استفاده از موارد حقوقی و قانونی موجود در رویه قضایی انگلیس به بررسی مفهوم خسارت در موارد قصور پزشکی پرداخته شده است.
یافتهها: در نظام حقوقی انگلستان رویه قضایی و احکام دادگاهها مهمترین منبع تعهد پزشک به درمان و نجات بیماران است؛ در انگلستان اگر پزشکی متعهد به تحقق نتیجه خاصی شود، محاکم بدون در نظرگرفتن تعهد تضمینشده توسط او، به بررسی این نکته میپردازند که آیا او تلاش و مهارت مطلوب و مکفی را که فرد متعارف عضو همان گروه و با همان میزان تخصص انجام میدهد، انجام داده است یا خیر؟ و خوانده (طبیب و...) در صورتی که نتواند انجام مراقبت متعارف را اثبات نماید، ناقض وظیفه مراقبتاش محسوب میشود که در واقع یک معیار نوعی است که پزشک را به قصور متهم میکند.
نتیجه گیری: در انگلستان دادگاهها بنا به مصالح اجتماعی، گاه اشخاص را بدون توجه به اینکه تقصیری مرتکب باشند یا خیر، مسؤول خسارات ناشی از اعمالشان میشناسند، برای تحقق مفهوم خسارت در موارد قصور پزشکی در انگلیس ارکانی برشمرده شده است که شامل سه رکن اساسی و حائز اهمیت میباشد: ۱ـ خطای پزشکی یا وجود فعل زیانبار؛ ۲ـ ورود ضرر به بیمار، بیمار باید ثابت کند که پزشک با نقض وظیفه قانونی و یا قراردادی خود (قصور) باعث ورود خسارت شده است؛ ۳ـ رابطه سببیت بین نقض عهد (فعل زیانبار) و ضرر واردشده به بیمار، یعنی باید یک سببیت عرفی بین فعل زیانبار پزشک و زیان واردشده به بیمار وجود داشته باشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1399/1/17 | پذیرش: 1399/5/21