دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده:
زمینه و هدف: حق بر سلامت به عنوان یکی از مصادیق حقوق بشر پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در قامت یک اصل کلی وارد ادبیات حقوق بینالملل موضوعه شد. اصل مزبور در طی سالهای متمادی از حیث مصادیق گسترش پیدا کرد و از بطن آن مصادیقی پدیدار شدند که ارتباط نزدیکی با وضعیت بیماران دارند.
مواد و روشها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی میباشد و روش جمعآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
یافتهها: وضعیت بیماران و فرآیند درمان آنها یکی از موضوعات مهم در حوزه حق بر سلامت به عنوان یکی از مصادیق حقوق بشر بینالمللی محسوب میشود. از طرفی نیز مجموعه هنجارهای حقوق بشر دارای ارتباطی نزدیک و به همپیوسته هستند؛ به تعبیری، نقض هریک از هنجارهای مزبور منتهی به نقض غیر مستقیم سایر هنجارها نیز میشود.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
نتیجهگیری: برای تعیین جایگاه مصادیق حقوق بیماران باید دو معیار خاص را در نظر بگیریم: اول ارتباط حقوق مزبور با قواعد آمره حقوق بینالملل و دوم معیار «وابستگی یا عدم وابستگی به منابع». در میان مصادیق مختلف حقوق بیماران، برخی از مصادیق مزبور درواقع به نحوی به عنوان مصداقی از قواعد آمره حقوق بینالملل محسوب میشوند. سایر مصادیق حقوق بیماران به عنوان مصداقی از قواعد آمره محسوب نمیشوند، اما نباید از نظر دور داشت که مصادیق مزبور وابستگی بسیار ناچیزی با وجودِ منابع مالی برای تأمین و تضمین آنها دارند. به نظر میرسد که این دسته از حقوق بیماران نیز ظرفیت تبدیل شدن به مصداقی از قواعد آمره جدید در فضای حقوق بشر بینالمللی و به طور خاص حقوق بیماران را دارند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1399/7/14 | پذیرش: 1399/11/29