Irani A, Medipour Moghaddam A R, Azadi O, Norouzi A. The Position of Criminal Justice in Determining Therapeutic Responses to Child and Adolescent Criminality
"A Comparative Study ". MLJ 2022; 16 (57) :855-870
URL:
http://ijmedicallaw.ir/article-1-1331-fa.html
ایرانی امیر، مهدیپور مقدم علیرضا، آزادی امید، نوروزی عارف. جایگاه نگرش درمانی عدالت کیفری در تعیین پاسخ به بزهکاری اطفال و نوجوانان «مطالعه تطبیقی». مجله علمی پژوهشی حقوق پزشکی. 1401; 16 (57) :855-870
URL: http://ijmedicallaw.ir/article-1-1331-fa.html
1- گروه حقوق کیفری و جرمشناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
2- گروه حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد نراق، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران،
3- گروه حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران،
4- گروه حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری، تهران، ایران،
چکیده:
زمینه و هدف: رویکردهای امروزین عدالت کیفری نسبت به اطفال و نوجوانان غلبههای پیراکیفری پیدا کردهاند و از این حیث میتوان با نظر به اهمیت ابعاد شخصیتی آنان و تضمین سلامت شان، از نگرش مهم درمانی به عنوان وضعیت غالب پاسخهای کیفری به جرائم اطفال و نوجوانان سخن گفت. این نگرش با دغدغه احترام و دوستی با این اشخاص آسیبپذیر در مقام پیادهسازی برنامهها و سیستمهای تماماً درمانی و نه صرف تعیین کیفر برمیآید. نوبودن این برنامهها، حتی در حقوق کیفری کشورهایی چون آمریکا، نویسندگان این کشور را به تذکر در لزوم توجه بیشتر به برنامههای درمانمحور واداشته است.
روش: روش به کاررفته در پژوهش حاضر توصیفی ـ تحلیلی میباشد و جمعآوری اطلاعات با ابزار اسنادی کتابخانهای صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل پژوهش حاضر نویسندگان تلاش نمودهاند تا صداقت علمی و ارجاعات توأم با اصالت را رعایت نمایند.
یافتهها: قانونگذار به موجب بندهای 1 و 3 از ماده 88 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 رویکرد درمانمحوری در دو شکل بند اول درمان روانپزشکی و در بند سوم درمان پزشکی پذیرفته شده است، اما این رویکرد، به دلیل مبهم و اختصار و عدم ضابطهمندی اجرایی و قضایی آن، چندان موضوع عمل در رویه قضایی قرار نمیگیرد. در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399، به رغم تقویت چتر حمایتی از این قشر آسیبپذیر، اما نگرش درمانی ضمیمه این رویکرد قانونی نشده است و به نظر میرسد این قانون چندان به رویکرد درمانی بزهدیدگان طفل و نوجوان توجهی نشده است.
نتیجهگیری: سازوکارها، جهتگیری برنامهها و نیز نوع پاسخهای درمانی، از جمله محورهای سؤالبرانگیز در این مقاله است. به طور کلی عدم وجود مقررات مرتبط با تکالیف و شرح برنامهها و مشمولان این برنامههای درمانی در حقوق ایران و جزئیات عملیاتی مختلف آنها از قبیل نهادهای کنشگر، وضعیت تماماً انفعالی و بدون مصداق را در کشور نشان میدهد. این برنامههای درمانی را گاه به صلاحدید و مصلحتسنجی مقامهای قضایی و به طور مقطعی تبدیل نموده است که خود میتواند با فلسفه درمان در تعارض باشد و نقش مؤثری در حداقلسازی هزینههای عدالت کیفری از طریق کاهش تکرار بزهکاری این اشخاص در آینده نداشته باشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1400/2/21 | پذیرش: 1400/4/5