1- گروه حقوق خصوصی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
2- گروه حقوق خصوصی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.،
چکیده:
زمینه و هدف: لزوم احترام به خودمختاری بیماران یکی از اصول اخلاق پزشکی است. محتوای این اصل، هم در رویکرد وظیفهگرایان و هم در رویکرد نتیجهگرایان به اشکال و عبارات مختلف دیده میشود، اما جایگاه و قدرت الزام اخلاقی و حقوقی در هر کدام یکسان به نظر نمیرسد، بدینترتیب نگارندگان این مقاله، به عنوان هدف پژوهش، به بررسی جایگاه خودمختاری در رویکرد نتیجهگرایی و مقایسه آن با همین مفهوم در سایر رویکردهای اخلاقی میپردازند.
روش: این ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻧﻮع ﻧﻈﺮی ﺑﻮده و روش ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ـ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﺟﻤﻊآوری اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪ ﺻﻮرت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای و ﺑﺎ ﻣﺮاﺟﻌﻪ به اﺳﻨﺎد، ﮐﺘﺐ و ﻣﻘﺎﻻت ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
ملاحظات اخلاقی: در ﺗﻤﺎم ﻣﺮاﺣﻞ ﻧﮕﺎرش ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ﺿﻤﻦ رﻋﺎیﺖ اﺻﺎﻟﺖ ﻣﺘﻮن، ﺻﺪاﻗﺖ و اﻣﺎﻧﺘﺪاری رﻋﺎیﺖ ﺷﺪه است.
یافتهها: خودمختاری به طور سنتی در دیدگاه وظیفهگرایانه به رسمیت شناخته میشود، اما نامی تحت این عنوان در رویکرد نتیجهگرایی دیده نمیشود؛ از سوی دیگر، آنچه در نتیجهگرایی تحت عنوان «فردیت» شناخت میشود، تا حد زیادی با مبانی خودمختاری قرابت دارد. همچنین خوانشی نوین از خودمختاری به نام خودمختاری رابطهای در کنار خودمختاری سنتی (فردی) در ادبیات حوزه حقوق و اخلاق پزشکی به چشم میخورد.
نتیجهگیری: آنچه در نتیجهگرایی تحت عنوان فردیت شناخته میشود، «از حیث درونی و نفسالامری»، ارزشمند است و بار حقوقی کمتری نسبت به خودمختاری دارد. همچنین نگارندگان مقاله، خوانشی نوین از خودمختاری به نام خودمختاری رابطهای را در کنار خودمختاری سنتی (فردی) معرفی کردهاند. در قرائت جدید، تصمیمات بیمار در امور مهم و سرنوشتساز درمانی، به جای اتکا به شخص بیمار، به صورت ارتباطمند و با اخذ نظر از نزدیکان و خانواده وی و حتی در مواردی از مشاوران و دستاندرکاران پزشکی صورت میگیرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1401/12/20 | پذیرش: 1402/2/9