1- 1. گروه حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.،
2- 1. گروه حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
3- گروه روانشناسی عمومی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.،
چکیده:
زمینه و هدف: افسردگی به عنوان شایعترین اختلال روانی میلیونها نفر در سطح جهان را تحت تأثیر خود قرار میدهد. بر پایه مطالعات صورت گرفته، افرادی که مبتلا به افسردگی هستند، سه برابر بیشتر از سایر افراد مرتکب جرائم خشن میشوند. علاوه بر این، این دسته از بیماران، در مقایسه با دیگران پنج تا شش برابر بیشتر در معرض خطر آسیب به خود قرار دارند. بنابراین با توجه تأثیر مثبت و قابل توجه اختلال افسردگی بر ارتکاب رفتار مجرمانه افراد، پرسش این تحقیق آن است که واکنش کیفری مناسب به این دسته از مجرمان چه میتواند باشد.
روش: در این نوشتار از روش توصیفی ـ تحلیلی برای رسیدن به هدف پژوهش استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر نویسندگان تلاش نمودهاند صداقت علمی و ارجاعات توأم با اصالت را رعایت نمایند.
یافتهها: یافته اصلی این پژوهش آن است که میان عقل کامل و جنون، حد میانهای قابل یافت است که اختلال افسردگی در این دامنه قرار میگیرد. از جایی که دنیای درونی مجرمان مبتلا به افسردگی نیز عمیقاً تحت تأثیر این اختلال است. بنابراین چگونگی اعمال هنر تنبیه و پاسخ کیفری نسبت به این دسته از مجرمان از اهمیت بسیاری برخوردار است و عدم توجه به این موضوع میتواند منتج به پیامدهایی همچون خودکشی، ایراد آسیب به دیگران، تشدید این اختلال و عدم برآوردهشدن اهداف مجازاتها گردد.
نتیجهگیری: این دسته از مجرمان بایسته است از نهاد مسئولیت کیفری کاهش یافته بهرهمند شوند. همچنین در این پژوهش ضمن نشاندادن مناسبنبودن کیفر حبس و شلاق به عنوان رایجترین کیفر در ایران نسبت به مجرمان مبتلا به افسردگی، از منظر تجویزی مناسبترین پاسخ کیفری برای این دسته از مجرمان، صدور حکم به اقدامات درمانی از گذر حکم به تدابیر تأمینی است. این تدبیر بایستی همراه با الزام دادگاه به تخفیف مجازات و صدور حکم به تعلیق مراقبتی یا کیفرهای جایگزین حبس متناسب با ویژگیها و احوال مرتکب اعمال شود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1402/4/10 | پذیرش: 1402/5/14