از جمله دستاوردهای دانش پزشکی که در اختیار انسان معاصر قرار گرفته، لقاح مصنوعی یا تولید جنین آزمایشگاهی است که از نظر اخلاق و حقوق حکم ویژهای متفاوت با دیگر فرآوردههای بدن انسان دارد، زیرا در خود توان تبدیل شدن به یک انسان را دارد تا بتواند شخصیت انسانی پیدا کند ولی پیش از دمیده شدن روح در آن، میتواند مشمول تعریف مال قرار گیرد و در این صورت مورد نقل و انتقال قرار گیرد. در پژوهش حاضر، ابتدا به تبیین مالیت بالفعل با تکیه بر تعریف عرفی از مال و شخصیت بالقوه جنین پرداخته میشود. آنگاه دیدیم که بین احکام ناظر به مالیت بالفعل از یک سو و شخصیت بالقوه از سوی دیگر تعارض وجود دارد و باید برای رفع تعارض، بین این دو دسته احکام که از قبیل متناقضین میباشند در پی یافتن مرجحی برای ترجیح یکی بر دیگری بود. در بحث ترجیح، گرچه به نظر میرسد همیشه احکام راجع به شخصیت بر احکام راجع به مالیت رجحان داشته باشند، لیکن توجه به این نکته که از طرفی شخصیت جنین بالقوه است و مالیت او بالفعل و از طرف دیگر احکام بالفعل بر احکام بالقوه چیره میشوند، تعیین مرجحات را دشوار مینماید. به نظر میرسد راهحل تعارض را باید در میزان قابلیت قوه جهت فعلیت یافتن جستجو نمود. اگر شخص شدن جنین در آینده چنان قوتی داشته باشد که بتوان شخصیت او را در آینده مسلم انگاشت، شخصیت بالقوه بر مالیت بالفعل چیره خواهد شد، در حالی که اگر چنین قوتی قابل اثبات نباشد یا اصولاً تصمیمگیری راجع به جنین ارتباطی با آینده شخصیت او نداشته باشد، احکام راجع به مالیت بالفعل بر احکام راجع به شخصیت بالقوه او رجحان خواهد داشت.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |