دکترین ادغام بیانگر این است که اگر ایده و بیان آن ایده، آنچنان با یکدیگر مرتبط و جداییناپذیر باشند، یعنی تنها یک راه معقول معمولی و قابل قبول برای بیان آن ایده و گنجاندن آن در خلق یک اثر وجود داشته باشد، ایده و بیان آن بر اساس مالکیت ادبی ـ هنری غیر قابل حمایت هستند، زیرا ایدهها از شمول حمایت بر اساس مالکیت ادبی ـ هنری صراحتاً مستثنی شدهاند و در این مورد خاص، بیان آن ایده هم از آن ایده، جداییناپذیر است، یعنی حمایت از نحوه بیان آن ایده باعث حمایت از خود آن ایده میشود و به منافع عموم تعدی میکند.
دکترین نمای اجباری که به عنوان مکمل دکترین ادغام شناخته شده، مشخصاً به موضوعاتی نظیر تصاویر موجود، داستانها و رمانهای مبتنی بر واقعیت، نمودهای فرهنگ عامه، مناظر طبیعی، پرداخته و آنها را از شمول حمایت به دلیل اینکه آنها بخشی از عناصر موجود در حوزه عمومی بوده و نمیتوان به وسیله تثبیتکردن بیان آنها در یک واسط ملموس، آنها را در حیطه حقوق انحصاری قرارداد خارج میکند.
در این نوشتار سعی شده حدود و ثغور این دو دکترین و چگونگی اعمال آنها در رویه قضایی کشور ایالات متحده آمریکا که آن دو را به رسمیت شناخته مشخص شود تا بتوانیم از آنها در نظام حقوقی مالکیت ادبی هنری کشورمان با توجه به معتنا به بودن دعاوی نقض حق فیلمنامه و طرح داستان مورد بررسی قرار دهیم.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |