1- دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران. (نویسنده مسؤول)
2- پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، تهران، ایران
3- دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
چکیده:
از مهمترین پیشرفتهای علمی در قرن بیستم کشف سلولهای بنیادی و استفادهی درمانی از آنها بوده است. از یکسو بیماریهای بیشماری که از طریق درمانهای معتبر علمی، غیر قابل درمان تلقی میشوند و از سوی دیگر امید به درمانهای نوین ضرورت طرح تحقیقات درمانی در مراکز پژوهشی است. در این تحقیقات، آزمودنی خود بیمار بوده و از آنجا که تمام روشهای درمانی موجود درباره او بیاثر بوده است، تلاش میشود با انجام درمانهای غیر رایج به طور آزمایشی به مداوای او پرداخته شود، چه بسا با تحقیق جدید احتمال درمان او وجود داشته باشد.
قرارداد درمان به جهت ارتباط با دو حوزه پزشکی و حقوق از اهمیت وافری برخوردار است. در مواقعی که حدود و میزان مسؤولیت به دلیل ابهام در قوانین و امثال ذلک، مورد مناقشه قرار میگیرد، علیالاصول زمینهساز رابطه حقوقی صاحبان حرف پزشکی با بیماران خود، قرارداد منعقده مابین آنهاست. بنابراین اولاً تبیین ماهیت حقوقی قرارداد درمان؛ ثانیاً استفاده از قواعد عمومی و اختصاصی عقد منتخب، در این خصوص مفید خواهد بود. در این میان از آنجا که تحقیقات درمانی سلولهای بنیادی در سرتاسر جهان جزء درمانهای جدید و بدون سابقه است و میتواند دارای عوارض کوتاهمدت و بلندمدتی باشد، وجود قرارداد اصولی مابین تیم پزشکی و کارآزماهای انسانی که با هدف تحقیقات درمانی صورت میگیرد، ابهام تعهدات هر یک از دو طرف را برطرف خواهد کرد.
هرچند رعایت موازین پزشکی و الزام به تعهدات اخلاق پزشکی، در حیطه قراردادها نمیگنجد، اما به نظر میرسد قراردادیبودن مسؤولیت پزشک، در صورتی که بیمار با رضایت شخصی خود به او مراجعه کرده باشد، زمینه بسیاری از مشکلات موجود میان آنها را از میان میبرد و از اختلافات و دعاوی احتمالی جلوگیری میکند. بنابراین شناخت دقیق این قرارداد چه از نظر ماهوی و چه از نظر شکلی و شرایط صحت و اعتبار آن امری اجتنابناپذیر به نظر میرسد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1398/10/1 | پذیرش: 1399/4/10