1- دانشکده حقوق، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده:
زمینه و هدف: مقاله حاضر، تلاشی جهت تبیین سازوکارهای عدالت ترمیمی و کاربرد آن در جرائم پزشکی میباشد. در این پژوهش با روش نمونه پژوهی، خلأهای موجود در سیستم رسمی مورد ارزیابی و نقد قرار گرفته و انتظارات کنشگران این حوزه اعم از پزشک، بیمار و خانواده او و همچنین دستگاه عدالت کیفری بیان شده تا فاصله وضعیت موجود با آنچه ایدهآل است، مشخص گردد.
روش: نوع تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی بوده و برای جمعآوری اطلاعات از روشهای کیفی مانند مطالعه پروندههای کیفری (نمونهپژوهی) و مصاحبههای عمیق با کنشگران مختلف این حوزه، از جمله پزشکان، بیماران، وکلا و قضات استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در مراحل انجام پژوهش حاضر اعم از جمعآوری دادههای میدانی، کدگذاری، ترجمه و بهرهگیری از سایر پژوهشها در ادبیات نظری، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافتهها: مطابق با یافتههای پژوهش، در فرآیند رسمی، اهداف کیفر در جرائم پزشکی محقق نمیگردد. فرآیند ترمیمی این فرصت را فراهم میآورد تا با رودرروشدن طرفین اختلاف، پزشک فرآیند پیشجنایی خود را مطرح نماید و بیمار نیز به بیان آلام خود پرداخته و بدینوسیله حس مسئولیت پذیری را در پزشک تقویت نماید. نهایتاً با جبران حداکثری خسارات وارده به بیمار توسط پزشک، رضایتمندی در بزهدیده ایجاد گردد. این امر نهتنها رضایت طرفین اختلاف را به همراه دارد، پیشگیری از تکرار جرائم پزشکی، کاهش حجم پروندهها و سرعت در رسیدگی را نیز در سیستم رسمی منتج میگردد.
نتیجهگیری: درصورتیکه اجرای عدالت را هدف اصلی دستگاه قضا بدانیم، این مهم در حوزه جرائم پزشکی از منظرهای گوناگون محل تردید قرار دارد. در رسیدگی به جرائم پزشکی از منظر بزهدیده با اشکالات متعدد مثل اطاله فرآیند رسیدگی، بیتوجهی به خواست بزهدیده، در نظرنگرفتن تمام انواع خسارات وی و فقدان پاسخ مناسب، مواجه هستیم. مرتکب نیز اغلب در این حوزه احساس رضایت نداشته و خود را قربانی نظام عدالت کیفری تصور میکند، چه اینکه برخی پزشکان شکایات مکرر بیماران از ایشان را موجب و تهدیدی برای تعطیل این حرفه و تردید پزشکان در مداخلات حرفهای مطرح میکنند، لذا نظام عدالت کیفری در این حوزه نیازمند بازنگریهای جدی در عرصههای جرمانگاری، پاسخدهی و نحوه رسیدگی میباشد. به نظر میرسد گفتمان عدالت ترمیمی ظرفیت نسبتاً جامعی برای تمام این کاستیها در عرصههای مذکور داشته باشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1396/3/4 | پذیرش: 1398/5/25