گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایران.
چکیده:
زمینه و هدف: داوری چندجانبه به عنوان یکی از بسترها و مکانیزمهای حل اختلاف در روابط تجاری داخلی و بینالمللی که مورد شناسایی مقررات داخلی و بینالمللی قرار گرفته است، بالطبع ناشی از وجود روابط حقوقی اشخاص به صورت چندطرفه میباشد که گسترش و پیچیدگی روابط اشخاص در عرصه تجارت داخلی و بینالمللی زاینده آن محسوب میشود. پذیرش و اجرای داوری چندجانبه دغدغههای اساسی در تقابل با الزامات و اصول حقوقی داوری، از جمله اصل رضا، آزادی اشخاص در تعیین هیأت داوری و لزوم رفتار برابر با اطراف داوری را به دنبال دارد که البته با تفکیک آنها از حیث امریبودن یا نبودن زمینه مشروعیت اجرای داوری چندجانبه تسهیل و دغدغهها فروکش میکند. پیشبینی تضمینهای قانونی برای رعایت الزامات داوری به ویژه در مرحله اجرای آرای داوری چندجانبه خاطر را آسوده و اقبال عمومی به داوری چند جانبه با منشأ واحد را را تقویت مینماید.
روش: پژوهش حاضر از نوع نظری، به روش توصیفی ـ تحلیلی میباشد و روش جمعآوری اطلاعات آن به صورت کتابخانهای با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافتهها: یافتهها حاکی از واقعبینی قواعد داوری و مقررات داخلی و اسناد بینالمللی در ارائه الگوها و فرمولهای متضمن دفع و رفع چالش و نگرانیهای عدم رعایت الزامات داوری به خصوص در داوریهای چندجانبه با منشأ واحد است.
نتیجهگیری: الزامات داوری به معنی عام و داوری چندجانبه به معنی خاص، در پدیده رضا به اصل داوری، قواعد حقوقی آمره تلقی میگردد و الزامات داوری ناظر بر رفتار برابر به معنی عام و رفتار برابر در تعیین هیأت داوری به معنی خاص قواعد حقوقی الزامآور تکمیلی محسوب میگردد و بر این اساس فرضیه آمرهبودن مطلق الزامات و اصول داوری رد میگردد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1401/12/4 | پذیرش: 1402/3/2