گروه حقوق، دانشکده الهیات، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران.
چکیده:
زمینه و هدف: قصاص و دیه از احکام کیفری در شریعت اسلام و قانون مجازات اسلامی است، مانند هر حکمی در صورت تحقق موضوع آنان (آسیب و صدمه به نفس یا عضو) به فعلیت میرسند. در برخی از صور جنایت در عضو و منفعت که امید به بهبودی و روییدن یا برگشت در دوره درمان است، چالشی وجود دارد و آن اینکه اگر قبل از اتمام دوره درمان و بهبودی به هر طریقی مجنیعلیه یا عضو آسیبدیده از بین رفت، معیار تعیین قصاص یا دیه برای فرد مرتکب جنایت نخست چیست؟
روش: این پژوهش از نوع نظری بوده، روش تحقیق به صورت توصیفی ـ تحلیلی است و روش جمعآوری دادهها به صورت کتابخانهای و با مراجعه به کتب و مقالات و دروس خارج حوزه علمیه صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل پژوهش حاضر، صداقت، امانتداری و اصالت متون رعایت شده است.
یافتهها: در فقه امامیه و به تبع آن در قانون مجازات اسلامی در مورد برخی اعضا و منافع اشاراتی به ویژه در خصوص دیه شده است که ظاهر امر این است که قانون تطابق کاملی با فتاوای مشهور فقها ندارد، مضاف بر اینکه خود قانون هم از یک معیار واحدی پیروی نکرده، بلکه به ظاهر تناقض هم وجود دارد.
نتیجهگیری: در نظام حقوق کیفری ایران با تکیه به آرای فقها و قواعد علم اصول فقه به ویژه تمایز بین شرطیت یک شئ یا مانعیت ضد آن، در آسیبهایی که امید بهبودی در آنها متصور است، معیار برای تعیین مجازات، صدمه و آسیبی است که بالفعل بر مجنیعلیه وارد شده است و بهبودی احتمالی بعد از دوره طول درمان صرفاً نقش مانع از حکم به مجازات با توجه به میزان صدمه اولیه دارد و در صورت شک در تحقق چنین مانعی به دلیل فوت یا تلف عضو قبل از اتمام دوره طول درمان، با اصل عملی حکم به عدم میشود.
نوع مطالعه:
مروری |
دریافت: 1402/12/5 | پذیرش: 1403/3/18