دانشکده حقوق و علوم سیاسی (مؤسسه حقوق تطبیقی)، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده:
حقوق مالکیت ادبی و هنری برای تشویق مؤلفان و هنرمندان در مسیر تولید آثار فاخر و مؤثر بر جریان علمی و فرهنگی به ایجاد انحصار برای صاحبان حق میپردازد، اما ظهور فناوریهای جدید، ارتقای مفاهیم حقوق بشری و تغییر در بنیانهای حقوقی موجب گردیده است که بسترهای تعدیل در انحصار شکل گرفته و جایگاه منافع عمومی در نظام حقوق مالکیت ادبی و هنری بازنگری گردد. به طور کلی، محدودیتها و استثنائات سنتی در قوانین ملی حقوق مالکیت فکری در واکنش به درک نیازهای عمومی به منصه ظهور رسیدهاند، اما مصادیق محدود و تفاسیر مضیق از آنها، بازتاب مقتضی از نقش فعالانه جامعه در تولید آثار آتی و تأکید بر حق دسترسی جامعه ارائه نمینماید. از این رو ایجاد موازنه منطقی میان نیازهای ناشی از منافع عمومی و انگیزه برای مؤلفان و هنرمندان امری حیاتی است، این مقاله با رویکرد تحلیلی توصیفی تلاش مینماید ضمن مطالعه ساختار حقوق مالکیت ادبی و هنری، به مطالعه جایگاه بحث منافع عمومی و چالشها و الزامات حقوقی ناشی از آن بپردازد و سرانجام پیشنهادات مقتضی را ارائه نماید.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1391/3/28 | پذیرش: 1391/6/6